سهم هر ایرانی از درآمد نفت و یارانه ها به زبان ساده

تصور عمومی از درآمدهای نفتی و بودجه کشور بسیار فراتر از میزان واقعی آن است و چون این درآمدها در اختیار دولت و مدیریت کشور است، توقع از دولت هم بسیار بالاتر از توان اقتصادی کشور است این امر موجب شده تا بسیاری از افراد حل مشکلات کشور و هر گونه تحولی را به نقش مدیران خلاصه نموده و برای خود نقشی در حل مسائل قائل نباشند.

حسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل استراتژیک در یادداشتی به بررسی سهم هر ایرانی از درآمد نفتی و مقایسه یارانه های تخصیص یافته در حوزه های مختلف پرداخته است، وی در ابتدای این یادداشت ضمن اشاره به اینکه، در ارتباط نزدیکی که با اقشار مختلف مردم داشته ام به این نتیجه رسیده ام که در اذهان بسیاری از افراد جامعه سؤالاتی مطرح است، برخی از این پرسش ها را عنوان می نماید:

1) با توجه به درآمدهای سرشار نفت، چرا باید مشکلاتی از قبیل مسکن، اشتغال، ازدواج، تحصیل، رفاه، تامین اجتماعی و ... در کشور وجود دارد؟

2) چه بر سر بودجه دولتی می آید؟ یا به عبارتی معلوم نیست که این بودجه چگونه هزینه می شود!

3) چرا وضعیت رفاهی کشورهایی مثل امارات متحده عربی از ایران بالاتر است هر چند نظام برتر اسلامی در ایران حاکم می باشد؟

متاسفانه تصور عمومی مردم از درآمدهای نفتی و بودجه کشور بسیار فراتر از میزان واقعی آن است و چون این درآمدها در اختیار دولت و مدیریت کشور است، توقع از دولت هم بسیار بالاتر از توان اقتصادی کشور است این امر موجب شده تا بسیاری از افراد حل مشکلات کشور و هر گونه تحولی را به نقش مدیران خلاصه نموده و برای خود نقشی در حل مسائل قائل نباشند.

متاسفانه رسانه های بیگانه و گاه خودی ها، بویژه در ایام انتخابات به این توقعات دامن می زنند و این امر به زیان کشور می باشد.

معتقدم نباید نسبت به سوالات و توهمات فوق الذکر بی توجه بود و ضروری است ابعاد موضوعات را برای مردم روشن ساخت تا هم توهمات برطرف و توقعات تعدیل شود و هم زمینه مشارکت هر چه بیشتر مردم در امور فراهم گردد.

ذیلا با در نظر گرفتن جمعیت 70 میلیون نفری کشور و با احتساب هر دلار 900 تومان به برخی از آمار و ارقام اشاره می گردد:

1) در سال 1384 صادرات نفتی کشور به حدود 40 میلیارد دلار رسید. با کسر هزینه های استخراج، سرانه هر نفر در ماه 40 هزار تومان، در هر سال 480 هزار تومان، در 4 سال دوره ریاست جمهوری یک میلیون و 920 هزار تومان، با فرض حفظ این مقدار درآمد و فرض محال ثابت ماندن جمعیت در طول 20 سال آینده (تا سال 1404)، جمع مبلغ از 10 میلیون تومان کمتر می شود. حال آنکه تصور مردم بسیار فراتر از این رقم است.

2) با توجه به اینکه در 9 ماه اول سال 1385 درآمد نفت به رقم 39 میلیارد و 850 میلیون دلار رسیده است، سرانه هر نفر در هر ماه حدود 57 هزار تومان می شود که باید هزینه های استخراج را از آن کسر نمود.

3) سال 1384 صادرات غیر نفتی قریب به 10 میلیارد دلار رسید که سرانه هر نفر در هر ماه حدود 10 هزار تومان و اگر سود آن 10 درصد فرض گردد سرانه سود صادرات غیر نفتی ماهانه حدود هزار تومان می شود.

4) سرانه هر تبعه امارات متحده از صادرات نفت در یک سال مساوی با سرانه هر ایرانی از صادرات نفت در حدود 80 سال است، حال آنکه امید به زندگی در ایران حدود 72 سال است. اطلاع عموم از چنین آمار و ارقام و مشابه آن موجب تعدیل توقعات شده ارزیابی صحیح از عملکرد نظام و مدیریت های آن را ممکن می سازد.




نمونه ای از چنین مقایسه ای در مورد بودجه کشور ذیلا ذکر می گردد:

1) بودجه عمومی دولت در لایحه بودجه 1386 حدود 66544 میلیارد تومان است. یعنی سرانه هر نفر در هر ماه فقط 79220 تومان می باشد که شامل درآمدهای نفتی، مالیاتها و سایر درآمدها می باشد. البته بودجه فوق همانطور که استحضار دارید مجزا از بودجه موسسات و شرکتهای دولتی است (که درآمدهای آن با هزینه های آن برابر است).

2) در لایحه بودجه سال 1386 منابع حاصل از نفت و فرآورده های نفتی 16845 میلیارد تومان پیش بینی شده است که سرانه هر نفر در ماه 20053 تومان، درآمدهای مالیاتی 18813 میلیارد تومان و سرانه هر نفر در ماه تومان 22397 تومان می باشد.

3) از 79220 تومان سرانه ماهانه هر نفر در بودجه عمومی دولت، 20838 تومان به تملک دارایی های سرمایه ای (بودجه عمرانی) اختصاص دارد. کل بودجه عمرانی حدود 17504 میلیارد تومان است.

4) سرانه هر نفر بابت جبران خدمت کارکنان (حقوق کارکنان دستگاههای حکومتی) ماهانه 15767 تومان و کل مبلغ 13244 میلیارد تومان است.

5) آمار فوق نشان می دهد که بودجه عمرانی از درآمدهای پیش بینی شده برای نفت بیشتر است.

6) اخیرا اعلام گردید که ذخایر ارزی ایران به 56 میلیارد دلار رسیده است و این در حالی است که بدهی های خارجی ایران حدود 26 میلیارد دلار است. بنابراین سرانه هر نفر از مابه التفاوت دو رقم فوق که پس انداز ارزی ایران محسوب می گردد از بابت هر ایرانی معادل حدود 385 هزار تومان است. اگر بدهی 15 هزار میلیارد تومانی دولت به بانک های کشور خودمان را که سرانه آن 215 هزار تومان است از آن کسر نماییم سرانه هر نفر فقط 170 هزار تومان می شود که رقم بالایی نیست.

نمونه برخی آمار هزینه ها در لایحه بودجه 86 در جدول زیر آمده است:

موضوع بودجه 1386 - به میلیارد تومان - سرانه هر نفر در ماه به تومان

وزارت دفاع - 6680 - 7952
وزارت علوم - 1869 - 2226
وزارت آموزش و پرورش - 1588 - 1890
سازمان تربیت بدنی - 251 - 298
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی - 6299 - 7499
وزارت مسکن - 246 - 293
سازمان حفاظت محیط زیست - 56 - 66
وزارت راه و ترابری - 1639 - 1951
وزارت رفاه و تامین اجتماعی - 2604 - 3100
یارانه - 6286 - 7483
رفاه اجتماعی - 6220 - 7405
فصل بهداشت و سلامت - 4798 - 5712
فصل رفاه و تامین اجتماعی - 6202 - 7383
فصل حمل و نقل - 2529 - 3011
فصل مسکن و عمران شهری روستایی و عشایری - 1840 - 2129
عمرانی کل استان - 4348 - 5176



مسئولین و کارشناسان کشور به حق بارها بر ضرورت رهایی اقتصاد از اتکاء به نفت تاکید کرده اند. معتقدم یکی از موانع بزرگ در راه رسیدن به این هدف مهم وجود وابستگی ذهنی به درآمدهای نفتی است. رهایی از این وابستگی ذهنی و اصلاح تصور عمومی از میزان این درآمده زمینه ساز آن تحول اساسی یعنی رهایی از وابستگی اقتصاد کشور به نفت خواهد بود.

با توجه به مراتب فوق معتقدم ضروری است این حقایق برای افکار عمومی مطرح گردد به نحوی که همگان از ابعاد این موضوع مطلع گردند. لذا طرح محدود این موضوع در صدا و سیما کفایت نمی کند.

صدا و سیما می تواند با برگزاری میزگردها، پخش تیزرهای کوتاه، برگزاری مسابقات رادیو و تلویزیونی، گنجاندن آمار در برنامه های سینمایی، سریال ها و حتی طنزها و ... این واقعیات را به جامعه منتقل نماید.

آموزش و پرورش می تواند سوالاتی رادر قالب موضوع انشاء و نیز سوالات ریاضیات مطرح نماید.

در نماز های جمعه این موضوع می تواند در خطبه ها و نطق های پیش از خطبه مطرح گردد. و هزاران روش دیگر تا این واقعیات به ملکه ذهن مردم تبدیل شود و آگاهی افکار عمومی حاصل گردد.

در ادامه جداولی از بودجه کشور با ذکر ارقام کل و سرانه ماهانه منعکس می گردد:


متن کامل به انضمام جداول مربوطه را در اینجا بخوانید.

هیچ نظری موجود نیست: