سهم هر ایرانی از در آمد نفت، گاز، برق

23 اسفند 1386

اداره اطلاعات انرژي آمريكا:
درآمدهاي نفتي اوپک امسال به 927 ميليارد دلار مي رسد
عربستان سال گذشته بيش از 194 ميليارد دلار درآمد نفتي كسب كرد
كه اين رقم 29 درصد كل درآمدهاي اوپک را شامل مي شود.

***
درآمد نفتي سال 1386 ایران هم 75 ميليارد دلار شد

***

گفتنی است:

اگر 29 درصد درآمد امسال اوپک را حساب کنیم میشود 269 میلیارد دلار
که با احتساب دلار 950 تومان میشود 255550000000000 تومان
و از آنجا که جمعیت عربستان 23 میلیونی عربستان (یک سوم جمعیت ایران)
به هر نفر ماهانه 1 میلیون تومان میرسد.

درآمد نفتي امسال (1386) ایران، 75 ميليارد دلار است
که به هر نفر ماهانه 85 هزار تومان میرسد.

سهم هر تبعه عربستان از نفت صادراتی، حدود 12 برابر و سهم هر اماراتی حدود 80 برابر سهم هر ایرانی است.
(جمعیت بومی امارات 1 صدم ایران است: 600 هزار نفر)
سهم هر اماراتی از نفت صادراتی در هر سال معادل سهم هر ایرانی در طول 80 سال عمر خود است.
در حالی که وسعت ایران 20 برابر امارات و جمعیت ایران حداقل حدود 70 برابر امارات متحده عربی است میزان صادرات نفت آن کشور حدود 5 /2 میلیون بشکه در روز یعنی بیشتر از ایران می باشد.
میزان مالیات دریافتی در آلمان بر اساس جمعیت 80 میلیونی حدود 400 میلیارد دلار است که این مقدار 10 برابر اوج در آمد نفتی ایران در سال 1384 است.
در ایران کل مالیات پیش بینی شده در کل کشور بر اساس جمعیت 70 میلیونی در سال 1385 کمتر از 20 میلیارد دلار است. (تقریبا یک بیستم مالیات آلمانی ها) .
کل تولید ناخالص داخلی ایران 200 الی 300 میلیارد دلار ارزیابی می شود که از میزان مالیات های دریافتی از مردم در آلمان کمتر و در خوشبینانه ترین حالت با آن مساوی است.
ایران در حالی سال هشتاد و چهار، 40 میلیارد دلار درآمد دارد که حدود 20 میلیارد دلار بدهی خارجی داشته و از بابت آن سود پرداخت می کند.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،
ایران روزانه 4/5 میلیون بشکه نفت صادر می کرد.
هم اینک این میزان به حدود 2/2 میلیون بشکه نفت کاهش پیدا کرده است.
بنابراین سهم هر نفر از بابت میزان صادرات نفت کمتر از نصف شده است.
این در حالی است که جمعیت کشور نیز به دو برابر قبل از انقلاب رسیده
و در نتیجه سهم هر نفر از میزان صادرات نفت به کمتر از یک چهارم تقلیل یافته است.

اگر سهم هر نفر از ارزش دلار حاصله از صادرات نفت قبل و بعد از انقلاب را در نظر بگیریم با توجه به اینکه این سهم هر نفر،
اینک به حداقل به یک هشتم قبل از انقلاب رسیده است.
به عنوان مثال با توجه به اینکه سهم هر نفراز نفت هشت برابر کم شده و دسترسی هر نفر به دانشگاه ده برابر افزایش یافته
در نتیجه دستاورد را باید هشتاد برابر قبل از انقلاب ارزیابی نمود.

اگر فرض کنیم که این درآمد 74 میلیارد دلاری،
صرف هیچ یک از ضروریات کشور مثل
دفاع و امنیت (هزینه های تجهیزات دفاعی، حقوق نظامیان اعم از نظامی، انتظامی و ...)،
خدمات (آتش نشانی و ...)،
آموزش (آموزش و پرورش، کارمندان، معلمان و ...)،
درمان (یارانه های دارو، درمان و ...)،
عمران و آبادانی (جاده، سد و ...)،
و سایر امور (یارانه های پودرهای شوینده، نان و ...)
...
نشود
و مستقیماً بین مردم تقسیم گردد،
گرچه این فرض، فرضی محال است،
با احتساب هر دلار 950 تومان و جمعیت 70 میلیون نفری ایران،
سهم هر ایرانی از درآمد نفت ماهیانه حدود 85 هزار تومان می شود.
که هزینه های استخراج و صادرات نفت
و همچنین بدهی های خارجی (سال 2007 برابر 24 میلیلارد دلار بدون محاسبه سود)
را هم از آن هنوز کسر نکرده ایم.

قیمت فروش گاز بالاتر از نفت است، ولی تراز صادرات گاز ایران صفر است !
با صدور ۴۸۵ میلیون متر مكعب در روز سالانه در حدود ۴۵ میلیارد دلار درآمد (معادل تقریبا کل درآمد نفت 1386) عاید كشور می شود. (قیمت هر متر مکعب، 92 دلار)
در حال حاضر به همان میزانی كه به تركیه گاز صادر می كنیم،
از تركمنستان (برای استانهای شمالی) وارد می كنیم و به همین دلیل تراز صادرات گاز ایران صفر است
و دلیل آن منفی بودن موازنه تولید و مصرف است.
که نیاز صادرات آن به وجود لوله گذاری، تأسیسات، پیچیدگی تأسیسات و ... را هم به آن اضافه کنید.
جالب است که ۱۶‎/۵ درصد گاز دنیا در ایران قرار دارد و پس از روسیه دومین كشور دارنده ذخایر گاز هستیم.
ایران 16 درصد از مخازن گازی و 3 درصد از تولید گاز دنیا را در اختیار دارد، اما میزان صادرات آن در مجموع صفر درصد است.
سهم ایران از صادرات دنیا صفر درصد و مصرف بی رویه گاز در کشور مانعی فراروی استفاده بهینه از آن است.
پس با این حساب، گاز را جزو درآمد نمی توان فرض کرد.

لازم بذکر است
از گاز برای تولید برق هم استفاده میشود
مازاد برق تولیدی ایران به ارزش 100 میلیون دلار هم صادر میشود
که به هر ایرانی ماهیانه 100 تومان! خواهد رسید !

حالا سود صادرات غیر نفتی را اگر 1 میلیارد دلار فرض کنیم !
به هر ایرانی ماهیانه حدودا هزار تومان خواهد رسید.

گفتنی است
برای واردات اگر روزانه بطور متوسط 15 میلیون لیتر مصرف بنزین کشور باشد
(در سالهای 1376 تا 1380 واردات بنزین روزانه تقریبا 30 میلیون لیتر بوده است.)
7 میلیارد دلار سالانه لازم است. (بر فرض لیتری 430 تومان)
حالا برای واردات گازوییل 1.5 میلیارد دیگر هم سالانه اضافه کنید.

و این بر فرض فقط بنزین لیتری 430 تومان ثابت بوده
چون تغییرات قیمت جهانی بر اثر افزایش قیمت نفت را لحاظ نکرده ایم !
و این درصورتی است که
بنزین به قیمت 100 تومان بفروش میرسد و دولت الباقی آن را
یعنی حداقل سه برابر آن را سوبسید میدهد!
یعنی ما 5.5 میلیارد دلار فقط برای بنزین دود میکنیم!
که باید از درآمد نفت کم شود. (ماهانه حداقل 6000 تومان)



سهم یارانه گندم و گازوییل هر ایرانی !

63 هزار میلیارد تومان (74 میلیارد دلار) درآمد نفتی ایران بوده است! (با احتساب افت ارزش دلار 850 تومان)
(توليد روزانه ایران 4.2 ميليون بشكه در روز در سال 86 بوده است)
که فقط 2.5 هزار میلیارد تومان آن بابت یارانه گندم پرداخت شده است،
مبلغ 8 هزار میلیارد تومان هم یارانه بنزین (دود هوا) بوده است
(قبلا ما در بخش بنزين نزديك به 17 ميليارد دلار در سال يارانه پرداخت مي كردیم که
با سهميه بندي بنزين، مصرف بنزين از حدود 84 ميليون ليتر به كمتر از 60 ميليون ليتر در روز رسيد.)
دولت بنزین را سال 86 لیتری حدود 700 تومان خریده و 100 تومان به مردم داده است !
و
هم اكنون قیمت بین‌المللی گازوئیل در هر لیتر 500 تومان است؛
در حالی كه این نرخ در ایران شاید به 3 درصد قیمت واقعی هم نرسد
و در واقع 97 درصد بر این فرآورده یارانه اعمال می‌شود.
صادرات فرآورده‌های نفتی در سال 85 تنها 800 میلیون دلار بود (700 میلیارد تومان)
برای واردات گازوییل 2,3 میلیارد دلار بودجه مورد نیاز است (2000 میلیارد تومان)
میزان یارانه پرداختی به گاز مایع در سال 86 حدود ۶۰۰ میلیون دلار بوده است (500 میلیارد تومان)
طی شش ماهه نخست سال 86
در مجموع به ۵ فرآورده بنزین، نفت گاز، نفت سفید، گاز مایع و نفت کوره حدود ۱۷ میلیارد دلار یارانه تعلق گرفته است. (15000 میلیارد تومان)
که در انتهای سال احتمالا به 2 برابر خواهد رسید.
(کارمزد جایگاه‌های درجه یک به ازای هر لیتر بنزین فروخته شده 5 ریال و ... در جایگاه‌های درجه چهارنیز کارمزد هرلیتر بنزین 35 ریال است.
در حال حاضر هر تلمبه در جایگاه‌های تهران روزانه حدود 11 هزار و 500 لیتر بنزین منتقل می‌کند که استاندارد جهانی آن حدود 6 هزار لیتر است.)
...

حالا جدای از سوبسید اقلام داخلی،
میزان سوبسید سایر اقلام وارداتی که بر اساس تورم جهانی متغیرند را هم خودتان کم کنید !


سهم هر ایرانی از کل یارانه ها !

در حال حاضر حدود90 هزار میلیارد تومان ارزش یارانه های مورد استفاده در کشور است.
(سهم هر ایرانی از یارانه ها ماهیانه 107 هزار تومان میشود !)
که این یارانه ها که عددی بیش از بودجه عمومی کشور است.

کشور ما در حال حاضر 14 میلیون دانش آموز دارد،
(جمعیت دانشجویی کشور هم حدودا سه میلیون نفر می باشد.)
اگر جمعیت معلمین آموزش و پرورش را فقط 1 میلیون نفر فرض کنیم !
و حقوق هر معلم را هم میانگین 240 هزار تومان فرض کنیم !
هر معلم حداقل ! سهم سه ایرانی از نفت را میگیرد.
حالا بقیه مشاغل خدماتی اعم از
نیروهای مسلح، پلیس، آتش نشانی، کارمندان غیر تولیدی دولت و ...
را هم خودتان حساب کنید !

(البته گفتنی است
نبود امنیت مانع رشد اقتصادی است
پس طبیعی است که نیورهای مسلح و ... بودنشان ضروری است ...)



***

امسال (1386) ذخاير ارزي ژاپن به بیش از یک هزار میلیارد دلار رسيد،
جمعیت ژاپن 128 میلیون نفر است،
یعنی به پول ما !
ماهیانه به هر ژاپنی حدود 555 هزار تومان میرسه !
در سال 86 کل ذخیره ارزی ایران 75 میلیارد دلار بود که 74 میلیارد دلار آن فقط فروش نفت بوده است !
و این در صورتی است که ژاپن نفت ندارد !

چين بيش از 1 هزار میلیارد و 520 میلیون دلار ذخاير ارزي در اختيار دارد،
جمعیت چین 1 میلیارد و 280 میلیون نفر است،
یعنی به پول ما !
ماهیانه به هر چینی 85 هزار تومان میرسه !
و این در صورتی است که چین هم نفت ندارد !

روسيه نيز پس از ژاپن با 465.2 ميليارد دلار در جايگاه سوم است،
جمعیت روسیه 143 میلیون نفر است،
یعنی به پول ما !
ماهیانه به هر روسی 230 هزار تومان میرسه !


با این حساب میشه تقریبا گفت قدرت خرید در ژاپن و مشابه آن در آمریکا تقریبا 5 برابر ایران است !
پس اگر بنزین را آنها 3000 تومان میخرند عادلانه است که ما 600 تومان بخریم !

هیچ نظری موجود نیست: