تحريف نظر امام(ره) براي مقابله با آيت الله مصباح


آیت الله خامنه ای:
با مرحوم شهيد مطهري هم همين جور برخورد كردند.


سخنان آيت الله مصباح يزدي در جمع اعضاء شوراي مركزي كميته امداد امام خميني (ره) در انتقاد از نظام آموزش عالي كشور، بهانه مجددي بود براي مخالفان قديمي وي.
اما اين بار در دور جديد مقابله با آيت الله مصباح، برگ ديگري بر دفتر تحريف نظرات امام از سوي مدعيان خط امام(ره) افزوده شد. موسوي لاري در مراسم چهلمين روز درگذشت آيت الله توسلي ادعا كرد امام با انتصاب محمدي عراقي به عنوان نماينده ولي فقيه در سپاه پس از شهادت حجت الاسلام محلاتي مخالفت كرده است و دليل اين مخالفت نيز جلوگيري از نفوذ آيت الله مصباح در سپاه بوده است.
روزنامه اعتمادملي متعلق به مهدي كروبي نيز كه سابقه مخالفت ديرينه با آيت الله مصباح دارد، اين ادعا را به اضافه ادعاي تكراري ديگري كه بارها از سوي اين جريان مطرح شده و پاسخ آن نيز داده شده است، منتشر كرد.



اما حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه كيهان در سرمقاله امروز اين روزنامه به واكاوي اين ادعاها و اثبات بي پايه بودن آنها پرداخته و ترس اين جريانهاي مدعي از جايگاه و پايگاه علمي- سياسي را موجب اين انتقام گيري ها خوانده است. متن كامل اين يادداشت در ادامه آمده است:


حسین شریعتمداری:
مي ترسيد؟... حق داريد!


اين حكايت در گلستان سعدي آمده است؛
«شيادي گيسوان بافت، كه علويم و با قافله حجاز به شهر اندر آمد، كه از حج همي آيم و قصيده اي نزد ملك برد كه خود سروده ام!... يكي از نديمان پادشاه كه آن سال از سفر دريا آمده بود گفت؛ من او را در عيد اضحي- عيد قربان- در بصره ديدم، پس حاجي چگونه تواند بود؟! ديگري گفت؛ پدرش نصراني است، علوي چگونه باشد؟! و شعرش را به ديوان انوري يافتند...»
برخي از مدعيان اصلاحات، مدتي است به تحريف كلام مبارك امام راحل(ره) روي آورده و با ساخت داستان هاي جعلي و نسبت دادن آن به حضرت امام(ره) و يا افزودن و كم كردن از سخنان آن بزرگوار- كه از بخت بد مدعيان اصلاحات تماماً ثبت شده و مكتوب است- افكار انحرافي خود را ترويج داده و تلاش مي كنند براي مواضع و عملكرد انحرافي خويش از گفتار و رفتار امام راحل(ره) دليل و سند بتراشند!



كيهان طي چند سال اخير به نمونه هايي از اين تحريف ها با ذكر سند پرداخته است و البته در تمامي اين موارد، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) كه به همين منظور تشكيل شده و از بيت المال بودجه مي گيرد، سكوت محض اختيار كرده است!



جديدترين نمونه اين تحريفات، ساخت يك داستان جعلي عليه آيت الله مصباح يزدي و نسبت دادن آن به امام راحل(ره) است. در جريان اين تحريف يكي از مدعيان اصلاحات به نقل از مرحوم آيت الله توسلي- كه در قيد حيات نيست و اگر بود، اين داستان جعلي را به يكي ديگر از نزديكان امام(ره) كه از دنيا رفته است، نسبت مي داد- گفته است؛



« با چند نفر از دوستان در خدمت ايشان- مرحوم توسلي- بوديم. آقاي توسلي كه از حرمت شكني بيت امام در آن روز ها برافروخته و ناراحت به نظر مي رسيد، رو به جمع ما كرد و در استناد به سخنان خود گفت؛ براي شما خاطره اي تعريف مي كنم كه تاكنون نقل نكرده ام. پس از شهادت جناب حاج شيخ فضل الله محلاتي، برادران سپاه با بيت امام تماس گرفته و به حاج احمد آقا گفتند، اگر امام تائيد كند، آقاي فلاني را به عنوان جانشين آقاي محلاتي خدمتتان معرفي مي كنيم. آقاي توسلي مي گفت؛ تا مرحوم حاج احمد آقا اين پيام را به امام رسانيد، امام به رسم عادت هميشگي شان كه مخالفتشان را با پشت دست نشان مي دادند، با دستشان به او اشاره كرده و گفتند؛ نخير، و افزودند: من بيايم اين آقا را به عنوان نماينده خودم در سپاه بگذارم كه برود منويات و نظرات پدرخانمش آقاي... را پياده كند و سپاه را وارد اين مسايل نمايد؟...»!!



درباره اين داستان جعلي و اهداف تحريف كنندگان گفتني هايي هست.



1- شخصيت مورد نظر مدعيان اصلاحات، حجت الاسلام والمسلمين محمدي عراقي داماد آيت الله مصباح يزدي است و از آنجا كه دروغگويان كم حافظه و تحريف كنندگان نظرات امام(ره) رسوا شونده اند، بايد گفت؛ آقاي محمدي عراقي قبل از شهادت شهيد محلاتي، با حكم حضرت امام(ره) قائم مقام ايشان در سپاه بود و بعد از شهادت شهيد محلاتي نيز تا چند ماه بعد از پايان جنگ، يعني از اسفندماه 1364 تا اسفند 1367 به دستور و حكم حضرت امام(ره) وظيفه نمايندگي حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران را برعهده داشت. (صحيفه امام جلد 19 ص496 و صحيفه امام جلد 21 ص 313).



خب! آقايان تحريف كننده! چه مي فرمائيد؟! مگر نه اين كه مطابق داستان شما، حضرت امام(ره) نگران بوده اند كه مبادا آقاي محمدي عراقي نظرات پدر همسرشان يعني آيت الله مصباح يزدي را در سپاه پياده كنند! پس چرا همان حضرت امام(ره) ايشان را در حساسترين دوران سپاه يعني دوران جنگ در اين سمت گمارده اند؟! نظر حضرت امام(ره) كه صريح است و مكتوب و اين واقعيت هم كه آقاي محمدي عراقي در تمامي طول دوران جنگ در سمت ياد شده بوده اند قابل انكار نيست، پس بدون كمترين ترديدي بايد گفت؛ شما آقايان مدعي اصلاحات دروغگو، تهمت زننده و تحريف كننده نظرات امام راحل هستيد. آيا غير از اين است؟!



آقاي محمدي عراقي، فرزند شهيد، زنداني سياسي دوران ستم شاهي و حاضر در عرصه هاي نبرد طي 8 سال جنگ تحميلي بوده است. نيم نگاهي به صحيفه امام(ره) بيندازيد و عباراتي را كه حضرت امام(ره) در تمجيد و تجليل از آقاي عراقي نوشته و بر زبان آورده اند نگاه كنيد و... حالا بفرمائيد كه شما آقايان در آن دوران سخت كجا بوده ايد؟! و زير سايه كدام درخت عافيت نشسته بوديد؟!



2- و اما هدف اصلي تحريف كنندگان نظر مبارك حضرت امام، مخدوش كردن چهره حضرت آيت الله مصباح يزدي بوده است. چرا؟!... پاسخ خيلي روشن است. و به قول رهبر معظم انقلاب، دقيقاً به همان علت كه با شهيد بهشتي مخالفت مي ورزيدند و عليه شهيد مطهري موضع مي گرفتند. گناه شهيد بهشتي، شهيد مطهري، شهيد رجايي، شهيد باهنر و... فقط اين بود كه با همه توان و با چنته علمي فراوان به حمايت از امام(ره) برخاسته و در مقابل دشمنان داخلي و خارجي امام راحل(ره) ايستاده بودند. از نگاه مدعيان اصلاحات آيت الله مصباح يزدي نيز مرتكب همين گناه شده است. زيرا در حالي كه اسلاف طيف ياد شده، سنگ جدايي دين از سياست و حمايت از انجمن حجتيه را به سينه مي زدند، آيت الله مصباح يزدي- به گواهي اسناد موجود از آن دوران يعني دهه 40- با توان علمي خود رسواگر انجمن حجتيه و حاميان درباري اين گروه منحرف بود. اين جمله آيت الله مصباح براي همه شناخته شده است كه وقتي انجمن حجتيه اي ها- سران اين گروه منحرف مورد نظر است- اعلام مي كردند قبل از ظهور حضرت صاحب(عج) نبايد در پي تشكيل حكومت بود! آيت الله مصباح خطاب به آنان گفته بود، چرا براي استفاده از سهم مبارك حضرت امام زمان عليه السلام منتظر ظهور و كسب اجازه از ايشان باقي نمي مانيد و به راحتي آن را مصرف مي فرمائيد؟!



وقتي مدعيان اصلاحات همين تز جدايي دين از سياست را در قالب «سكولاريزم» به ميدان آوردند و با حمايت آشكار مجامع بيروني در پي حذف ارزش هاي اسلامي و انقلابي بودند، آيت الله مصباح يزدي- باز هم به گواهي دهها كتاب، صدها جزوه و هزاران ساعت نوار سخنراني كه از ايشان موجود است- يكي از برجسته ترين دانشمندان ديني و انقلابي بود كه در مقابل اين موج انحرافي ايستاد و بي آنكه از هجوم دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها، از جمله و مخصوصاً برخي از مدعيان اصلاحات كمترين هراس و ترديدي به خود راه بدهد با احاطه و اشراف مثال زدني و كم نظير خود بر علوم حوزوي و فلسفه و مباني انديشه غرب، از آموزه هاي اسلامي و نظرات مبارك حضرت امام(ره) دفاع كرد. آيا بر اساس داستان جعلي شما، حضرت امام(ره) از ترويج اين ديدگاهها در سپاه نگران بودند؟! شايد مي خواهيد بگوئيد كه آن بزرگوار خواستار ترويج ديدگاه انحرافي انجمن حجتيه و نظرات سكولاريستي طرفداران آمريكا در سپاه بودند؟!



3- نظرات و ديدگاههاي آيت الله مصباح يزدي تماماً مكتوب و موجود است و معلوم نيست چرا مدعيان اصلاحات به جاي داستانسرايي و جعل و تحريف نظرات حضرت امام(ره) براي مقابله با اين دانشمند الهي، راه نزديكتري را انتخاب نكرده و نظرات ايشان را نقد نمي كنند؟ و يا نظرات ايشان را با ديدگاههاي خود در دوران اصلاحات نظير «بسيج عامل خشونت است»! «فرهنگ شهادت طلبي خشونت آفرين است»!، «امام حسين عليه السلام قرباني خشونت جدش رسول الله(ص) در بدر و احد شد»!، «ديدگاههاي امام خميني بايد به موزه تاريخ برود»!، «ائمه معصومين(ع) هم قابل نقد هستند»! و ... مقايسه نمي كنند تا بر همگان آشكار شود چه كساني در خط مبارك حضرت امام(ره) گام برداشته اند و چه كساني به بهانه خط امام(ره) نسخه هاي آمريكايي در حمايت از سرمايه داران و مرفهين بي درد را پيچيده اند. اين راه كه خيلي گوياتر است. چرا از اين فرمول منطقي استفاده نمي كنيد؟ مي ترسيد؟! از چه؟ از رسوايي؟... حق داريد!



4- طيف ياد شده كه اخيراً به تحريف سخنان حضرت امام(ره) روي آورده اند براي مقابله با آيت الله مصباح يزدي داستان جعلي ديگري نيز ساخته و بارها به آن دامن زده اند و آن، اينكه مي گويند در يكي از سال هاي سياه رژيم طاغوت- سال 1356- كه حضرت امام عزاي عمومي اعلام كرده بودند، آيت الله مصباح برخلاف نظر ايشان، در موسسه خويش جشن نيمه شعبان را برپا كرده بود! كه تحقيقات مستند و موجود به وضوح نشان مي دهد اين نيز يك دروغ ديگر است. موسسه ياد شده همان موسسه در راه حق بود كه اولاً؛ در آن هنگام مديريت اين موسسه با حضرات آيات، استادي، خرازي و شهيد حقاني بود كه در تاريخ ياد شده شهيد حقاني توسط ساواك دستگير شده و در زندان به سر مي برد. بنابراين مسئوليت موسسه با آيت الله مصباح نبود كه تصميم به جشن و سرور بگيرند.



ثانياً؛ در آن زمان، موسسه در راه حق را براي نوسازي، تخريب كرده بودند و طلاب و شاگردان در يك محل موقت به كسب تحصيل مشغول بودند. بنابراين مكاني براي برپايي جشن نيمه شعبان و مخالفت با نظر مبارك حضرت امام(ره) وجود نداشت، ثالثاً؛ به گواهي تمامي بزرگان حوزه، اساساً موسسه در راه حق آن سال از برپايي جشن و سرور به علت تحريم حضرت امام اجتناب ورزيده و اين نظر را هم اعلام كرده بود. رابعاً؛ حضرات آيات استادي و خرازي به عنوان مسئولان موسسه در راه حق، اين داستان سرايي عليه آيت الله مصباح يزدي را به شدت تكذيب كرده اند و...



5- و در پايان اين نوشته كه فقط اندكي از بسيارهاست،
اشاره به نظر رهبر معظم انقلاب درباره حضرت آيت الله مصباح يزدي را خالي از لطف نمي دانيم.
ايشان مي فرمايند:



«بنده نزديك به چهل سال است كه جناب آقاي مصباح را مي شناسم و به ايشان به عنوان يك فقيه، فيلسوف، متفكر و صاحب نظر در مسائل اساسي اسلام ارادت قلبي دارم. اگر خداوند متعال به نسل كنوني ما اين توفيق را نداد كه از شخصيت هايي مانند علامه طباطبايي و شهيد مطهري استفاده كند، اما به لطف خدا، اين شخصيت عزيز و عظيم القدر، خلأ آن عزيزان را در زمان ما پر مي كند... اين هجوم هاي تبليغاتي كه به شخصيت هاي برجسته و انسان هاي والا و بااخلاق برجسته وارد مي كنند، نشان دهنده اهداف و نيات دشمن است. يك نفر مثل جناب آقاي مصباح كه حقيقتا اين شخصيت عزيز، جزو شخصيت هايي است كه همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامي از اعماق دل بايستي قدردان و سپاس گزار اين مرد عزيز باشند، مورد هجوم تبليغاتي قرار مي گيرند! حرف رسا و نافذ، منطق قوي و مستحكم هر جايي كه باشد، آن جا را دشمن زود تشخيص مي دهد، چون حسابگر است. دشمن آن جا را مي شناسد و به مقابله اش مي آيد. با مرحوم شهيد مطهري هم همين جور برخورد كردند.»

منبع

هیچ نظری موجود نیست: