مقدمه:
در مورد قتل های زنجیره ای دروغ هایی تحویل مردم داده شد،
که گذر زمان همه آنها را برملا خواهد کرد و
تنها چیزی که خواهد ماند؛
رو سیاهی دروغگویان نزد افکار عمومی خواهد بود.
بماند که نتیجه اخلاقی این قتل ها این بود که؛
داروی حمام کشنده است ! ...
-----------------------------------------------------------------
كتاب «آسيبشناسي حزب مشاركت»؛ پشتپرده قتلهاي زنجيرهاي؛
كودتا عليه آیت الله خامنه ای، هدف و انگيزه انجام قتل های
زنجیره ای
در قتلهاي زنجيرهاي در ابتدا نيروهاي ارزشي مورد اتهام قرار گرفتند اما
با افشاگريهاي روحاللهحسينيان روند اطلاعرساني در اين زمينه تغيير كرد.
در پي اين افشاگري، حسينيان از سوي جوخههاي وحشت تهديد ميشود و محل كارش
مورد هجوم آنان قرار ميگيرد.
حتي تهديد ميكنند كه خانهاش را به آتش خواهند كشيد. آنچه بيش از همه
حسينيان را در معرض حملات آنان قرار داد، انجام مصاحبه افشاگرانه در برنامه
«چراغ» است.
تحليلهاي حسينيان كه از توطئه مشاركتيها پرده برميداشت، مشاركتيها را
در سردرگمي فروميبرد و سناريوي قتلها را به بنبست ميكشاند.
مرد وفادار نظام، بر ادعاهاي خود دلايلي محكمهپسند داشت چرا كه قاطعانه
اعلام كرد: «حاضرم در هر محكمهاي ادعاهاي خود را ثابت كنم» ...
...
هنوز از قتلها خبري هم نبود و حتي با يكي از مشاورين رياست جمهوري هم تماس
تلفني گرفته و اين جريان را گفته كه خوشبختانه نوارش موجود است و اين
مكالمه ضبط شده و بعد از مدتي قتلها شروع شد.
در قتلها وقتي كه فروهر و خانمش كشته شدند، رئيسجمهور موضعگيري كرد ...
...
خود آقاي موسوي رفت به دفتر رئيسجمهوري و گفت كه اين قتلها توسط من انجام
شده و كشفي هم اصلا در كار نبود. خود ايشان رفتند و گفتند.
حتي دو، سه روز ايشان را تحويل نميگرفتند و ميگفتند دروغ است، مگر ميشود
آقاي موسوي دوم خردادي طرفدار جبهه دوم خرداد چنين كاري را مرتكب شده باشد؟
نميپذيرفتند و ميگفتند باز اين يك سناريو است ...
...
حسينيان از زبان مصطفي كاظمي نقل ميكند:
«تحليل ما از اوضاع جاري روز اين بود كه آقاي خامنهاي غير از امام است و
آقاي خاتمي هم به دليل اينكه 20 ميليون راي آورده و 20ميليون پشتيبان دارد،
قدرتش بيش از بنيصدر است و ما اين قتلها را مرتكب ميشويم و به گردن آقاي
خامنهاي مياندازيم».
همين سخن را حسينيان دو هفته پس از دستگيري موسوي، زماني كه به دفتر
رئيسجمهوري (خاتمي) ميرود، ناباورانه از زبان محمدعلي ابطحي، رئيس دفتر
خاتمي نيز ميشنود:
«درست 15 يا 16 روز بعد از دستگيري آقاي موسوي، بنده براي اتمامحجت رفتم
دفتر آقاي خاتمي كه با ايشان ملاقات كنم آقاي ابطحي بدون كم و كاست تحليلش
از اوضاع همين بود و با صراحت به ما اعلام كرد و گفت:
«فلاني ببين! آقاي خامنهاي غير از امام است و آقاي خاتمي 20 ميليون نفر
پشت سر دارد، آقاي خامنهاي هشت ميليون راي آورد و اگر درگيري به وجود
بيايد، شما مطمئن باشيد كه آقاي خامنهاي پيروز نخواهد شد!» ...
...
انتخاب بازجوها به دست سعيد حجاريان و انحراف پرونده قتلها؛
پرونده قتلهاي زنجيرهاي در مسير انحرافي و غيرطبيعي قرار گرفت و بازجوهاي
پرونده توسط علي ربيعي (عباد) به سازمان قضايي نيروهاي مسلح تحميل شدند:
«همه كارها را آقاي علي ربيعي (عباد)، مشاور امنيتي رئيسجمهور انجام
ميدادند،
حتي جناب آقاي يونسي هم كه وزير اطلاعات بودند، از اين ماجرا خبر نداشتند
كه اين بازجوها را گذاشتند.
بعدا كه رفتند و شروع به كار كردند، فهميدند كه اين بازجوها را از بالا
گفتند كه بگذاريد براي رسيدگي به اين پرونده».
حسينيان در افشاگري ديگري فاش ميسازد كه انتخاب بازجوها در اصل كار سعيد
حجاريان بوده است و بازجوها از دوستان نزديك وي بودهاند:
«بازجوهايي كه از طرف دولت تعيين شدهاند از جانب سعيد حجاريان هستند و
قتلها يك توطئه است و جريان رسيدگي، يك توطئه است.
شش، هفت ماه قبل از كشف ماجرا اين خبر را در مشهد اعلام كردم».
اما مرد امنيتي جمهوري اسلامي، بهتر از هر كس ديگري از سوابق پشت پرده اين
بازجوهاي چپ آگاهي دارد:
«دو نفر از بچههاي چپ وزارت اطلاعات، من حالا كاري ندارم به سابقه اينها،
من خوب ميشناسم اين دو نفر را؛
يك نفر به نام مجتبي و يك نفر به نام مهدي.
اين دو نفر بازجوهايي هستند كه هر پروندهاي كه دستشان بود، زماني كه من
مسؤول رسيدگي به پروندههاي وزارت اطلاعات بودم، وقتي كه پروندههايي كه
اينها بازبيني كرده بودند، ميگفتم از اول بازجويي بكنيد.
اينها اول پدر سوژه را درميآوردند يا وادارش ميكردند به خودكشي، دو، سه
نفر از متهمين خودكشي كردند. يا خودكشي ميكند يا آبرويش را ميبرند.
ميگويند مساله اخلاقي داشته يا جاسوس بوده، آخر سر هم هيچ چيزي از آن
درنميآورند».
...
سعيد امامي؛ قتل يا خودكشي؟
سوءاستفاده مشاركتيها از قتلهاي زنجيرهاي به حدي رسيد كه نيروهاي ارزشي
وزارت اطلاعات از سوي همكاران اصلاحطلب محكوم به خودكشي شدند ! ...
بر اساس دلايل عقلاني و منطقي، مرگ سعيد امامي در اثر خوردن داروي نظافت با
توجه به مقدار كم داروي نظافت و زنده ماندن چهار روزه وي هرگز محتمل نيست:
«يك استكان داروي نظافت كسي را نميكشد. من گواهي فوت ايشان را دارم و پزشك
قانوني هيچ گزارشي راجع به مرگ ايشان ننوشتند و نوشتند علت مرگ نامعلوم
(است).
آقاي سعيد امامي تا چهار روز در بيمارستان بود، زنده بود و بعد از چهار روز
فوت كرده است.
معلوم است دارو اينقدر مؤثر نبوده كه همان لحظات ايشان را از بين ببرد و
حتي خبر دادند كه ايشان خوب شده بياييد ببريدش».
حسينيان قتل سعيد امامي را به آن دليل محتملتر ميداند كه پزشكان علت مرگ
وي را (دو ساعت قبل از مرخصي) ايست قلبي دانستهاند و از طرفي ايست قلبي با
آمپول هواست.
از ديگر سو در تحليل حسينيان، سعيد امامي خودكشي نكرده است بلكه او را
وادار به اين كار كردهاند: «چند وقت پيش خدمت آقاي ريشهري بودم، ايشان
فرمودند كه يك نوار شكنجه آوردهاند اينجا.
من ديدهام، حالم به هم خورده است، دو دقيقهاش را ديدهام و مطمئن شدم كه
سعيد امامي خودكشي نكرده بلكه او را كشتهاند ...
...
حسينيان در ادامه افشاگريهايش از شكنجه همسر سعيد امامي بهوسيله
بازجوهايي كه از سوي سعيد حجاريان بودند، سخن ميگويد و بر اطلاع خاتمي از
جريان شكنجه، قبل از كشف آن، تاكيد ميكند:
«درباره جريان شكنجه اينگونه نبود كه آقاي خاتمي خبر نداشته باشد. متأسفم
كه آقاي خاتمي انكار ميكند. بنده به يكي از وزرا بارها گفتم كه چرا جريان
شكنجه را به آقاي خاتمي نميگويد؟ گفت:
گفتهام. ماجراي كشف شدن جريان شكنجه در رمضان سال 1378بود كه يك نفر از
پزشكان بيمارستان بقيهًْالله سپاه كه خانم او هم در وزارت اطلاعات بوده
است
براي آقاي يونسي خبر آورده كه يك خانم و يك آقايي از متهمان پرونده در حال
مرگ هستند و خيلي التماس ميكنند كه يك نفر با اينها صحبت كند.
آقاي يونسي نمايندهاي فرستاد كه او را راه ندادند تا اينكه جريان به دفتر
مقام معظم رهبري رسيد.
از طرف دفتر با آقاي هاشمي شاهرودي تماس گرفتند و ايشان آقاي مروي را
فرستاد براي تحقيق و ديدند كه يكي از آنها همسر سعيد امامي است.
اينها در حال مرگ بودند و كليههايشان از شدت شكنجه از كار افتاده بود.
آقاي مروي گفت استخوان كف پاهاي همسر سعيد امامي بيرون زده بود يعني شكنجه
چيزي نبوده است كه آقاي خاتمي بخواهد انكار كند.
اين جريان كشانده شد به هيات سه نفري كه رفتند پرونده را رسيدگي كردند و
مشخص شد همه چيز دروغ بوده است.
...
پس از آنكه انحراف هدفدار در مسير پرونده قتلهاي زنجيرهاي (همانطور كه
قبلتر حسينيان از چنين فاجعهاي خبر داده بود) به دست بازجوهاي انتخابشده
از سوي سعيد حجاريان كشف ميشود،
خاتمي از طريق يكي از وزرايش براي حسينيان پيام ميفرستد و از او تمنا
ميكند كه از ماجراي كشف شده سخن نگويد و به افشاگري نپردازد:
«مهمتر از اينها پيامي بود كه ايشان (خاتمي) پس از كشف شدن جريان شكنجه در
حضور 30نفر براي من فرستاد. از جمله شاهدان اين جلسه آقاي زرگر، آقاي
رامنديها از قضات ديوانعالي كشور و آقاي راجي از قضات دادگاه تجديدنظر
بودند.
در آن جلسه، وزيري آمد و از قول آقاي خاتمي گفت: آقاي خاتمي به شما سلام
رسانده و از شما خواهش كرده كه درباره اين جريان شما مصاحبه نكنيد.
من هم از طرف مقابل، از روزنامهها ميخواهم فيتيله را پايين بكشند، خودم
پرونده را جمع و جورش ميكنم. اگر آقاي خاتمي كارهاي نبود چطور ميتوانست
پرونده را جمع و جورش كند؟
اگر واقعا ايشان نقش نداشتند چرا پيغام دادند؟ به همين خاطر است كه اينها
جرأت نميكنند با من مناظره كنند».
با كشف انحراف در مسير رسيدگي به پرونده قتلهاي زنجيرهاي، رئيسجمهور
وقت، در معرض يك رسوايي قرار گرفت و چارهاي جز تكذيب نقش خود در پرونده
نديد.
اين حركت مسبب آن شد كه سازمان قضايي نيروهاي مسلح بيانيه افشاگرانه و
سرگشادهاي در همينباره صادر كند و مسائل مربوط به انحراف پرونده را فاش
سازد:
«آقاي خاتمي در امر پيگيري پرونده قتلهاي زنجيرهاي نقش اساسي ايفا كرده و
در آن دخالت داشتهاند. اصل دخالت قابل انكار نيست و بايد مسؤوليت اين
دخالت نيز پذيرفته شود»
متن کامل:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8802201299
كودتا عليه آیت الله خامنه ای، هدف انجام قتل های زنجیره ای
اشتراک در:
پستها (Atom)