امام:ميخواستي بگويي شاه خائن است،میگفتند شیعه است!

امام خمینی (ره):
اگر مي‌خواستي بگويي شاه خائن است، بلافاصله جواب مي‌شنيدي كه شاه شيعه است!
عده‌اي مقدس نماي واپس‌گرا همه چيز را حرام مي‌دانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقبال آنها قدم علم كند.
خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختي‌هاي ديگران نخورده است.


***

امام خمینی:
دين به آيت‌الله‌ها تكيه ندارد

امام خميني خطاب به مردم:
دولت تصور نكند كه با فوت مرحوم آيت‌الله بروجردي مي‌شود به دين لطمه‌اي زد.
هزارها آيت‌الله بروجردي متكي به دين اسلام بوده‌اند و دين به آيت‌الله‌ها تكيه ندارد.
كساني كه پاي منبر هستند اين مطالب را به دولت برسانند


***

امام خمینی (ره):
من با خداي خود عهد كردم كه
از بدي افرادي كه مكلف به اغماض آن نيستم هرگز چشم‌پوشي نكنم.
من با خداي خود پيمان بسته‌ام كه
رضاي او را بر رضاي مردم و دوستان مقدم دارم؛
اگر تمام جهان عليه من قيام كنند دست از حق و حقيقت برنمي‌دارم.
من كار به تاريخ و آنچه اتفاق مي‌افتد ندارم؛
من تنها بايد به وظيفه شرعي خود عمل كنم.
...
تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگانش به اسلام؛
سعي كنند تحت تاثير دروغهاي ديكته شده كه اين روزها راديوهاي بيگانه آن را با شوق وشور و شعف پخش مي كنند نگردند.
از خدا مي خواهم كه به پدر پير مردم عزيز ايران صبر و تحمل عطا فرمايد و
او را بخشيده و از اين دنيا ببرد تا
طعم تلخ خيانت دوستان رابيش از اين نچشد.
ما همه راضي هستيم به رضايت او؛
از خود كه چيزي نداريم،
هر چه هست اوست.

جلد 21 ، صفحه 330
6 فروردين 1368 / 18 شعبان 1409

***

امام خمینی:
بارها اعلام كرده‌ام با هيچ كس در هر مرتبه‌اي عقد اخوت نبسته‌‌ام

میزان حال فعلی افراد است ...
من بارها اعلام كرده‌ام كه با هيچ كس در هر مرتبه اي كه باشد عقد اخوت نبسته‌‌ام.
چهار‌چوب دوستي من در درستي راه هر فرد نهفته است.
دفاع از اسلام و حزب‌الله اصل خدشه‌ ناپذير سياست‌جمهوري اسلامي است.
...
ما بايد تمام عشقمان به خدا باشد نه تاريخ كساني كه از منافقين و ليبرال‌ها دفاع مي‌كنند، پيش ملت عزيز و شهيد داده ما راهي ندارند.
اگر ايادي بيگانه و ناآگاهان گول خورده كه بدون توجه بلند‌گوي ديگران شده‌اند، از اين حركات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هيچ گونه گذشتي طر خواهند كرد.
...
تا من هستم نخواهم گذاشت حكومت به دست ليبرال‌ها بيفتد
تا من هستم از اصول نه شرقي و نه غربي عدول نخواهم كرد
...
من امروز بعد از 10 سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچون گذشته اعتراف مي‌كنم كه
بعضی تصميمات اول انقلاب در سپردن پست‌ها و امور مهمه كشور به گروهي كه عقيده خالص و واقعي به اسلام ناب محمدي نداشته‌اند،
اشتباهي بوده است كه تلخي آثار آن به راحتي از ميان نمي‌رود، گرچه در آن موقع هم من شخصا ميال به روي كارآمدن آنان نبودم
ولي با صلاحديد و تأييد دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم كه آنان به چيزي كمتر از انحراف انقلاب از تمامي اصولش و حركت به سوي آمريكاي جهانخوار قناعت نمي‌كنند
در حالي كه در كارهاي ديگر نيز جز حرف و ادعا هنري ندارند.
امروز هيچ تأسفي نمي‌خورديم كه آنان در كنار ما نيستند، چرا كه از اول هم نبوده‌اند.
انقلاب به هيچ گروهي بدهكاري ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاي فراوان خود را به گروه‌ها و ليبرال‌ها مي‌خوريم،
آغوش كشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه كساني كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولي نه به قيمت طلبكاري آنان از همه اصول، كه
چرا مرگ بر آمريكا گفتيد؟ چرا جنگ كرديد؟ چرا نسبت به منافقين و ضد انقلابيون حكم خدا را جاري مي‌كنيد؟ چرا شعار نه شرقي و نه غربي داده‌‌ايد؟
...
در شروع مبارزات اسلامي اگر مي‌خواستي بگويي شاه خائن است، بلافاصله جواب مي‌شنيدي كه شاه شيعه است!
عده‌اي مقدس نماي واپس‌گرا همه چيز را حرام مي‌دانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقبال آنها قدم علم كند.
خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختي‌هاي ديگران نخورده است.
...
همين قضيه است كه چگونه در دوران وانفساي نفوذ مقدسين نافهم و ساده‌لوحان بي‌سواد،
عده‌اي كمر همت بسته‌اند و براي نجات اسلام و حوزه و روحانيت از جان و آبرو سرمايه گذاشته‌اند.
...
آن قدر كه اسلام از اين مقدسين روحاني نما ضربه خورده است،
از هيچ قشر ديگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلوميت و غربت امير‌المؤمنين(ع) كه در تاريخ روشن است.
...
پرونده تفكر اين گروه همچنان باز است و شيوه مقدس مأبي و دين فروشي عوض شده است.
شكست خوردگان ديروز، سياست‌بازان امروز شده‌اند.
آنها كه به خود اجازه ورود در امور سياست را نمي‌دادند، پشتيباني كساني شدند كه تا براندازي نظام و كودتا جلو رفته بودند...
...
روحانيون وابسته و مقدس نما و تحجر‌گرا هم كم نبودند و نيستند.
در حوزه‌هاي علميه هستند افرادي كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدي فعاليت دارند.
امروز عده‌اي با ژست تقدس مأبي چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام مي‌زنند كه گويي وظيفه‌اي غير از اين ندارند.
خطر تحجر‌گرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه‌هاي عمليه كم نيست.
طلاب عزيز لحظه‌اي از فكر اين مارهاي خوش خط و خال كوتاهي نكنند، اينها مروج اسلام آمريكايي‌اند و دشمن رسول‌(ع) آيا در مقابل اين افعي‌ها، نبايد اتحاد طلاب عزيز حفظ شود؟
...
مردم موظف هستند، جوان‌هاي غيور ما در ايران موظف هستند كه نگذارند اين نوع آخوندها، معمم در جوامع ظاهر شوند.
لازم نيست آنها را خيلي كتك بزنند، لكن عمامه‌شان را بردارند، نگذارند با عمامه در بين مردم بيايند.
اين لباس شريف است نبايد تن هر كسي باشد.
...
مردم عزيز ايران بايد مواظب باشند كه دشمنان از برخورد قاطع نظام با متخلفين، از به اصطلاح روحانيون سوء استفاده نكنند و با موج آفريني و تبليغات، اذهان را نسبت به رحانيون متعهد بدبين ننمايند
و اين را دليل عدالت نظام بدانند كه امتيازي براي هيچ كس قايل نيست و خدا مي‌داند كه شخصاًً براي خود ذره‌اي مصونيت و حق و امتياز قايل نيستم.
اگر تخلفي از من هم سر زند مهياي مواخذه‌ام.
...
سياست نه شرقي و نه غربي را در تمام زمينه‌هاي داخلي و روابط‌خارجي حفظ كنيد و كسي را كه خداي نخواسته به شرق و يا به غرب گرايش دارد هدايت كنيد و اگر نپذيرفت،
او را منزوي نماييد و اگر در وزارتخانه‌ها و نهادهاي ديگر كشور چنين گرايشي باشد كه مخالف مسير اسلام و ملت است،
اول هدايت و در صورت تخلف، استيضاح نماييد كه وجود چنين عناصر توطئه‌گر در رأس امور يا در قطب‌هاي حساس، موجب تباهي كشور خواهد شد.
...
خميني را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد ...
من از آن آدمها نيستم كه يك حكمي اگر كردم، بنشينم چرت بزنم كه اين حكم خودش برود؛ من راه مي افتم دنبالش ...
خدا مي داند كه شخصاً براي خود ذره اي مصونيت و حق و امتياز قائل نيستم؛ اگر تخلفي از من هم سر زد، مُهيّاي مؤاخذه ام ...
از خدا می‌خواهم تا مرا با بسیجیانم محشور گرداند (نه هیچ کس دیگر) ... چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجي ام ...
قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خميني يكه و تنها هم بماند،
به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بت پرستي است ادامه مي دهد،
و به ياري خدا در كنار بسيجيان جهان اسلام، اين پابرهنه هاي مغضوب ديكتاتورها،
خواب راحت را از ديدگان جهانخواران و سر سپردگاني كه بر ستم و ظلم خويش اصرار مي نمايند سلب خواهد كرد ...
من اميدوارم كه در آن كتابي كه بناست اسم سربازها را بنويسند، اسم ما ها را هم به نام سرباز بنويسند ...
اگر بر کشوری ندای دلنشین بسیجی طنین اندازد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم ...
طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‏ها باید تمام توان خود را در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند،
فرزندان بسیجی‏ام در این مراکز پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند،
تنها با بسیج است که این مهم انجام می‏شود ...
...

(صحیفه نور)

امام:هاشمى زنده است چون نهضت زنده است


امام خمینی (ره) فرمود:
"هاشمى زنده است چون نهضت زنده است‏."
(صحيفه امام ج‏7 ص 495 در قضیه ترور هاشمی)
و نگفت نهضت زنده است چون هاشمي زنده است.

نامه بدون سلام و والسلام هاشمي
به معني بر شاخه نشستن و سپس بريدن آن درخت است !‌

امام خمینی (ره) فرمود:
"پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملکت شما آسيبي نرسد."
 

***

میرحسین موسوی: 
آمده بودم تا بگویم گریز از قانون به استبداد می انجامد.

***

میرحسین موسوی:
ولایت فقیه، ما را در مقابل کودتا و خودمختاری‌ها حفظ کرده است.
من با قبول این مساله وارد عرصه انتخابات شده‌ام.

دانشگاه فردوسی مشهد 1388

***

میرحسین موسوی:
اگر کسی به قانون اساسی اعتقاد نداشته باشد و نامزد شود، با مردم خدعه کرده است.
بنده هم به ولایت فقیه معتقدم و اگر انتخاب شوم برای حل مشکلات مردم حتما ارتباطی قوی با مقام معظم رهبری ایجاد خواهم کرد.

ديدار با جمعی از نخبگان استان خوزستان 1388

***

میرحسین موسوی:
دولت موظف به اجراي سياست هاي ابلاغ شده از سوي رهبري است.

مصاحبه مهندس موسوي با فایننشیال تایمز، 1388

***

شوراي نگهبان
مطابق اصل 91 قانون اساسي
ترکيبي است از 6 نفر از فقهاي عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسائل روز که از سوي مقام رهبري انتخاب مي‌شوند
و 6 نفر حقوقدان در رشته‌هاي مختلف حقوقي که به وسيله رئيس قوه قضاييه به مجلس شوراي اسلامي معرفي
و با راي مجلس انتخاب مي‌شوند.

اصل 99 قانون اساسي:
«شوراي نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراي عمومي و همه‌پرسي را به عهده دارد.»

اصل 98 قانون اساسي:
«تفسير قانون اساسي به عهده شوراي نگهبان است که با تصويب سه چهارم آنان انجام مي‌شود.»

***

امام خمینی (ره) در وصیت نامه سیاسی:
من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسي و اسلام نمايي بعضي افراد ذکري ‌از آنان کرده و تمجيدي نموده‌ام،
‌که بعد فهميدم ‌از دغل‌بازي آنان اغفال شده‌ام.
آن تمجيدها در حالي بود ‌که خود را به جمهوري اسلا‌مي متعهد و وفادار مي‌نماياندند،
و نبايد ‌از آن مسائل سو استفاده شود.
و ميزان در هر کس حال فعلي او ‌است.


***

امام خمینی (ره) در وصیت نامه سیاسی:
برادران! شما ‌اين اوراق را قبل ‌از مرگ من نمي‌خوانيد.
ممکن ‌است پس ‌از من بخوانيد در آن وقت من نزد شما نيستم ‌که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان براي کسب مقام و قدرتي با قلب‌هاي جوان شما بازي کنم.
...
اکيداً توصيه مي‌کنم ‌که به بوق‌هاي تبليغاتي مخالفان اسلام و جمهوري اسلا‌مي گوش فرا ندهيد ‌
که همه کوشش دارند ‌که اسلام را ‌از صحنه بيرون کنند ‌که منافع ابرقدرت‌ها تأمين شود.
...
وصيت من به نويسندگان و گويندگان و روشنفکران و اشکال‌تراشان و صاحب عقدگان آن ‌است ‌که
به جاي آن که وقت خود را در خلاف مسير جمهوري اسلا‌مي صرف کنيد
و هرچه توان داريد در بدبيني و بدخواهي و بدگويي ‌از مجلس و دولت و ساير خدمتگزاران به کار بريد،
و با ‌اين عمل کشور خود را به سوي ابرقدرت‌ها سوق دهيد،
با خداي خود يک شب خلوت کنيد
و اگر به خداوند عقيده نداريد با وجدان خود خلوت کنيد
و انگيزه باطني خود را ‌که بسيار مي‌شود خود انسان‌ها ‌از آن بي‌خبرند بررسي کنيد،
ببينيد آيا با کدام معيار و با چه انصاف خون ‌اين جوانان قلم قلم شده را در جبهه‌ها و در شهرها ناديده مي‌گيريد و
با ملتي ‌که مي‌خواهد ‌از زير بار ستمگران و غارتگران خارجي و داخلي خارج شود و استقلال و آزادي را با جان خود و فرزندان عزيز خود به دست آورده و با فداکاري مي‌خواهد آن را حفظ کند،
به جنگ اعصاب برخاسته‌ايد و به اختلاف‌انگيزي و توطئه‌هاي خائنانه دامن مي‌زنيد
و راه رابراي مستکبران و ستمگران باز مي‌کنيد ...
اين جانب نصيحت متواضعانه برادرانه مي‌کنم ‌که آقايان محترم تحت تأثير اين گونه شايعه‌سازي‌ها قرار نگيرند و براي خدا و حفظ اسلام ‌اين جمهوري را تقويت نمايند.
و بايد بدانند ‌که اگر ‌اين جمهوري اسلا‌مي شکست بخورد،
به جاي آن يک رژيم اسلا‌مي دلخواه بقيه‌ الله ـ روحي فداه ـ يا مطيع امر شما آقايان تحقق نخواهد پيدا کرد،
بلکه يک رژيم دلخواه يکي ‌از دو قطب قدر‌ت به حکومت مي‌رسد و محرومان جهان، ‌که به اسلام و حکومت اسلا‌مي رو(ي) آورده و دل باخته‌اند، مأيوس مي‌شوند
و اسلام براي هميشه منزوي خواهد شد؛
و شماها روزي ‌از کردار خود پشيمان مي‌شويد ‌که کار گذشته و ديگر پشيماني سودي ندارد.
و شما آقايان اگر توقع داريد ‌که در يک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالي متحول شود يک اشتباه ‌است،
و در تمام طول تاريخ بشر چنين معجزه‌اي روي نداده ‌است و نخواهد داد.
و آن روزي ‌که انشاء الله تعالي مصلح کل ظهور نمايد، گمان نکنيد ‌که يک معجزه شود و يکروزه عالم اصلاح شود؛
بلکه با کوشش‌ها و فداکاري‌ها ستمکاران سرکوب و منزوي مي‌شوند.


***

امام خمینی (ره):
نباید اگر چنانچه یک قانونی بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونی نیست،
قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید، نه قانون خودش را با شما تطبیق بدهد.

صحیفه نور، ج 13، ص 343

***

امام خمینی (ره):
نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم، غلط می کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد
نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، ما شورای نگهبان را قبول نداریم، نمی توانی قبول نداشته باشی.
مردم رای دادن به اینها، ...
مردم که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛
هر کس از هر جا صبح بلند می شود بگوید
من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رییس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم.
نه ! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رای شما باشد.
باید بپذیرید، برای این که میزان اکثریت است؛
و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست، میزان است که همه باید بپذیریم.

صحیفه نور، ج 14، ص 378


***

نامه امام خمینی (ره) در مورد استعفای میر حسین موسوی

جناب آقاي موسوي، نخست‌وزير محترم
نامه استعفاي شما باعث تعجب شد.
حق ‌اين بود ‌که اگر تصميم بدين کار داشتيد، لااقل من و يا مسؤولين رده بالاي نظام را در جريان مي‌گذاشتيد.
در زماني ‌که ‌مردم حزب الله براي ياري اسلام فرزندان خود را به قربانگاه مي‌برند چه وقت گله و استعفا ‌است.
شما در سنگر نخست‌وزيري، در چهارچوب اسلام و قانون اساسي، به خدمت خود ادامه دهيد.
در صورتي ‌که نسبت به بعضي ‌از وزرا به توافق نمي‌رسيد، چون گذشته عمل مي‌شود، ‌اين حق قانوني مجلس ‌است ‌که به هر وزيري ‌که مايل بود رأي دهد.
تعزيرات ‌از ‌اين پس در اختيار مجمع تشخيص مصلحت ‌است، ‌که اگر صلاح بداند به هر ميزان ‌که مايل باشد در اختيار دولت قرار خواهد داد.
همه بايد به خدا پناه بريم؛ و در مواقع عصبانيت دست به کارهايي نزنيم ‌که دشمنان اسلام ‌از آن سو استفاده کنند.
‌مردم ما از اين گونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده‌اند، ‌اين حرکات هيچ تأثيري در خطوط اصيل و اساسي انقلاب اسلا‌مي ايران نخواهد داشت.
‌از آنجا ‌که من به شما علاقمندم، انشاء الله عند الملاقات مسائلي ‌است ‌که گوشزد مي‌نمايم.
و السلام.

روح الله الموسوي الخميني



جلد 21 صفحه 124
موضوع: مخالفت با استعفاي نخست‌وزير
مخاطب: موسوي، ميرحسين (نخست‌وزير)
تاريخ: 15 شهريور 1367 / 24 محرم 1409
مکان: تهران، جماران
 

یک چاپخانه؛هدیه محمد خاتمی به احمد توکلی

دکتر احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس، رییس مرکز پژوهشهای مجلس هفتم و هشتم،
و پسرخاله علی لاریجانی رییس مجلس هشتم است.
وی فامیل صادق زیبا کلام هم هست (دختر صادق زیبا کلام، عروس وی است).
وی هم اکنون مدیر مسئول سایت خبری الف است.
ایشان در حال حاضر خود را در جرگه اصولگرایان میداند!

او در کابینه میر حسین موسوی وزیر کار و سخنگو بوده‌ است.
پس از استعفا از این سمت او روزنامه رسالت را بنیانگذاری کرد و
سپس به انگلستان رفت و در آنجا مدرک دکترای اقتصاد خود را گرفت.
پس از بازگشت به ایران روزنامه فردا را بنیانگزاری کرد.
که بعدها این روزنامه بر اثر ابهاماتی که مشکلات مالی عنوان شد، تعطیل شد.

وی شخصی است که در سه دوره انتخابات ریاست جمهوری نامزد این مسند شده بود،
و شعارهای وی در حول مبارزه با آقازاده ها میگشت،
اما گفتمان وی مبارزه با مصادیق نبود،
و همیشه بر مبارزه ریشه ای اشاره داشت،
و تاکید داشت که باید روزنه این مفاسد در دولت بسته شود؛
و سوالی که در این زمینه برای مخاطبین نکته بین وی! پیش می آمد، این بود که
آیا منظور ایشان بقول عوام! این بوده که:
تا بحال هرچه بوده گذشته و از این به بعد را بچسبیم! ...

ایشان در دوره قبلی مجلس (هفتم) که
بررسی مفاسد اقتصادی در دستور کار مجلس بود؛
با اینکه نماینده مجلس بود !
نقش عمده ای ایفا نکرد !
و حتی به یک مورد از تخلفات دانشگاه آزاد که بیش از 9000 تخلف بوده، تا به امروز اشاره ای هم نکرده است،
که همه این موارد گمانه های اول این سطور را تایید میکند.


احمد توکلی در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری به نفع قالیباف کناره گیری کرد،
و تبلیغات وسیعی برای وی به نام خودش ! در زیر پوسترهای بزرگ انجام داد.
سوالی که پیش آمد این بود که
ایشان هزینه این پوسترها را از کجا آوردند؟
در صورتیکه ایشان وابستگی حزبی! نداشته اند!
و پوسترها را با ذکر نام حقیقی خود و نه حقوقی! منتشر میکردند!


مطلبی در
مجله چپی شهروند امروز، مرداد 1387،
با عنوان
خاتمی با همه ما مرز بندی داشت
تهیه شده توسط
رضا خجسته‌رحيمي
در طی مصاحبه ای با
سعید حجاریان و مصطفی تاج زاده
مطالبی را برای ما روشن میکند که
البته از آنموقع تا کنون توسط توکلی تکذیب هم نشده است.

این مطالب آشکار کننده این موضوع است که
چرا برخی از آقایان در پرداختن به مصادیق طفره میروند و بیشتر به کلی گویی، علاقه دارند!
و مثل احمدی نژاد جسارت این را ندارند که در یک مناظره تلویزیونی بگویند:
"هرچه از من و اطرافیانم پیدا کردید برای خودتان" ...


شهروند امروز، مرداد 1387:

حجاریان:
... مثلا براي روزنامه فردا كه متعلق به احمد توكلي بود و فقط 25 تا 30 هزار تيراژ داشت، هم پول كاغذ مفت داد و هم چاپخانه.
آن هم براي روزنامه‌اي با تيراژ كم ...

مصطفي تاج‌زاده:
... خاتمي مي‌گفت به احمد توكلي (كه منتقد جدي دولت است) و
چهار ميليون راي در انتخابات رياست‌جمهوري در برابر هاشمي آورده است،
بايد يك چاپخانه بدهيم كه بتواند روزنامه چاپ كند ...

حجاريان:
نه‌!
او بايد جواز بگيرد و به اندازه تيراژش هم كاغذ بگيرد.
اما چاپخانه گرفته است.
مي‌دانيد كه چاپخانه‌اش امروز چقدر مي‌ارزد؟
الان چاپخانه به دست پسرش است
كه با آن كار آزاد مي‌كند و منبع درآمدش است.
براي خانم من كارت ويزيت و سربرگ نسخه چاپ كرده و يك ميليون از خانم من گرفته است.
در حالي‌كه يك چاپخانه ديگر همين كار را با 400 هزار تومان انجام داده است.
تازه يكسال هم بيشتر روزنامه فردا را درنياورد.
مي‌خواهم بگويم كه خاتمي از اين‌ كارها خيلي كرده است ...

تاج زاده:
اينكه آقاي توكلي مجوز را گرفته و بعد از 2 ماه روزنامه‌اش را تعطيل كرده
و اين چاپخانه را مستقل از مجوز به يك پايگاه تجاري يا اقتصادي تبديل كرده است، بايد جواب دهد ...


***

اصولگرایی با بورسیه انگلیس !

حجه‌الاسلام مسعود شفیعی‌ کیا:
توکلی در یکی از سخنرانی‌های انتقادیم در حین سخنرانی نهیب زد:
«تو نمی‌دانی دوم‌خرداد چه نعمتی بوده است!»


1- سخنگوی دولت میر حسین موسوی؛
2- وزیر کار آن دولت و استعفای اعتراض‌آمیز نه اعتراض به دولت وقت، که به بعضی شرایط موجود که نمی‌توان آنرا از برخوردهای انقلابی مقتضی زمان جدا دانست؛
ولی چون وی در بین سیاسیون مطرح نبود، احساسی را بر نیانگیخت.

3- با رقابت وی با حجه‌الاسلام رفسنجانی در دور دوّم ریاست جمهوری وی، توکلی تازه به عنوان رجلی سیاسی شناخته شد.
اگرچه که سیاست در زمان آقای رفسنجانی برای رأی آوردن حتمی وی چنین اقتضا می‌کرد که بر اساس استراتژی "رقیب ضعیف" حرکت کند،
ولی برخی از صراحت‌گویی‌های کنترل‌شده آقای توکلی به خصوص دم‌زدن وی از عدالت، رأی بخشی از مردم مستضعف چون اهالی کردستان را به سوی وی جلب کرد.

4 - بعد از انتخاب آقای رفسنجانی، احمد توکلی مورد لطف دولت قرار گرفت و با نامه دکتر معین(وزیر علوم وقت) وی مشمول «بورسیهء ملکه انگلیس» شد
که دولت فخیمه در راستای عنایت دیرین خویش به کشورهای پس‌زده، سهمیه چنین بورسیه‌ای را در نظر می‌گیرد.
در بحران اقتصادی چند سال پیش، انگلیس وقتی مجلسین آن کشور خواستند از بودجه بورسیه مزبور کم کنند،
نماینده کاخ ملکه برای حفظ دوستان دولت علیّه در سطح کارگزاران کشورهای پس مانده، ادامه آن را ضروری دانست.
البته استثنائاتی نیز بوده که همیشه درس‌خواندگان این بورسیه در جهت منافع آن دولت مستکبر عمل نکرده‌اند و حتماَ آقای توکلی جزو آن استثنائات است ...

5- در دوران دوّم خرداد، آقای توکلی به عنوان فارغ‌التحصیل دکترای اقتصاد وارد دنیای مطبوعات شد.
دید ایشان به دوّم خرداد، دیدی خوش‌بینانه و مثبت بود؛ مثلاَ در حین یکی از سخنرانی‌های من که در آن منبر ایشان نیز حضور داشت،
در مواجه با انتقاد به برخی از نابسامانی‌های اجتماعی و فرهنگی زاییده دوّم خرداد،
ایشان تحمل نکرد مجلس تمام شود و در میان مجلس به من نهیب زد
"تو نمی‌دانی دوّم خرداد چه نعمتی بوده است"

توکلی با انتشار روزنامه «فردا» از «بورقانی» -معاونت مطبوعات ارشاد در زمان مهاجرانی- نیم میلیون دلار کمک گرفت که البته به گفته خودش آن را در تأسیس چاپخانه هزینه کرد.
توکلی در سرمقاله‌های خود بیشتر با مردُمی‌خواندن دولت خاتمی به ستایش دولت وی و شخصیت وی می‌پرداخت و از انتقادات تیزی که امروز به دولت نهم دارد،
در آن زمان نسبت به دولت خاتمی خبری نبود که با رجوع به آرشیو فردا این امر برای همگی مُحرز می‌شود.
احمد توکلی اگر انتقادی هم به دولت گذشته داشت، هیچگاه شخص خاتمی را نشانه نمی‌رفت.

6- تقدیرکننده خاتمی این بار به رقیب تبدیل شده است. وی با حضور تبلیغی در مسجد امام حسن –علیه‌السلام- در قم که من نیز حاضر بودم،
با حمله و انتقاد از برخورد با نشریات متخلف با بکارگیری لفظ "توقیف فله‌ای مطبوعات" با دوستان دوم خردادیش هم‌نوایی کرد.
در آن انتخابات که شعار بارزش نفی رانت‌خواری بود، وقتی در آن محفل مورد سؤال قرار گرفت که چرا از رانت دوستیش با دکتر معین در زمان دولت آقای رفسنجانی استفاده کرده است،
گفت:
«من و دکتر معین که با هم نیز در مبارزات حبس کشیده‌ایم، دو دوست می‌باشیم که این بورسیه می‌توانست به عنوان کمترین قدردانی از زحمات دوران انقلاب من از طرف نظام باشد!
چرا که ما به واسطه مبارزات نتوانستیم چون دیگران مدارج علمی را طی کنیم!»

7 - و اینک در دو دوره مجلس هفتم و هشتم ایشان در صف اصولگرایان جای گرفته است و در رأس مرکز تصمیم‌سازی مجلس گاهی با پوشش نظرات کارشناسی و
اگر نشد با چانه‌زنی در سطح مجلس و
اگر هم نشد، با فریاد و جنجال در بودجه چهارساله دولت کار و تلاش و خلّاق دکتر احمدی‌نژاد تغییرات بنیادینی داده است و
از منتقدین اقتصادی دولتی است که خود با تحمیل قوانینی در مجلس آن را بعضاَ به چالش کشیده است.
به عنوان نمونه وقتی با پافشاری مرکز پژوهش‌های احمد توکلی، سهمیه‌بندی بنزین به این شکل بر دولت تکلیف شد،
همین مرکز پیش‌بینی کرد که دست کم 15واحد درصد افزایش تورم به وجود می‌آید؛
یعنی علاوه بر 15 واحد درصد تورم زمان آخر دولت خاتمی، 30در صد افزایش تورم بازتاب این طرح بوده است که با درایت دولت نهم این رقم در 5/22 درصد توقف کرد؛
ولی همین آقای توکلی در مطبوعات و صداوسیما فریاد کرد که توّرم موجود زاییده سوءمدیریت اقتصادی دولت است!


***

توکلی چگونه دکتر شده است؟

لازم به ذكر است به رغم آن كه اعزام دانشجو به خارج و اخذ بورسيه تحصيلي داراي ضوابط محكم و سخت‌گيرانه است، آقاي توكلي بدون سير مراحل قانوني با ادعاي توصيه مقامات و بدون شركت در كنكور به كشور انگلستان اعزام ‌مي‌شود، اين در حالي است كه مراحل اخذ پذيرش تحصيلي از دانشگاه‌هاي انگلستان يك سال پيش از دريافت ليسانس صورت مي‌پذيرد؟!
این روزها که احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس اقدام به افشاگری! و زیر سوال بردن مدارک تحصیلی خادمان مردم در دولت می کند؛ بررسی مدارج تحصیلی ایشان چندین علامت سوال را بوجود می آورد.

به گزارش خبرنگار بولتن، احمد توكلي نماينده مجلس شوراي اسلامي به شيوه‌اي نادر و شگفت‌انگيز به دريافت دكتراي اقتصاد نائل گرديده است و رازگشايي از ابعاد پرونده تحصیلی شگفت‌انگيز ایشان نشان مي دهد يكي از دلايل مدعي بودن توكلي در ماجراي مدرك تحصيلي وزير كشور سابق و دیگر اعضای کابینه نوعي فرار به جلو و پنهان كردن وضعيت تحصيلي خود در پس ادعاهايش بوده است.

بنابر اسناد موجود احمد توكلي كه قبلا با حضور نيم بند در طول پنج سال و نيم موفق شده بود مدرك ليسانس «دريافت» كند بدون گذراندن مقطع فوق ليسانس براي مدرك دكترا اقدام نموده است.

لازم به ذكر است به رغم آن كه اعزام دانشجو به خارج و اخذ بورسيه تحصيلي داراي ضوابط محكم و سخت‌گيرانه است، آقاي توكلي بدون سير مراحل قانوني با ادعاي توصيه مقامات و بدون شركت در كنكور به كشور انگلستان اعزام ‌مي‌شود، اين در حالي است كه مراحل اخذ پذيرش تحصيلي از دانشگاه‌هاي انگلستان يك سال پيش از دريافت ليسانس صورت مي‌پذيرد؟!

همچنين در فرم اطلاعات فردي اعزام، جاي نمره زبان كه از ضروريات شرايط بورسيه است به شكل معناداري خالي است كه در عرف وزارت علوم «نمره صفر» تلقي مي‌شود.

بنابراین گزارش، بورسيه اوليه و اصلي آقاي توكلي (به رقم غيرقانوني بودن) براي تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد در شته اقتصاد به مدت 15 ماه بوده است و جالب آنكه وي در طول اقامت در ناتينگهام ناگهان مدعي دريافت دكترا شده و بدون گذراندن سيرقانوني به دريافت اين مدرك اقدام مي‌نمايد. لذا باتوصيه و نامه پراكني و برخلاف كليه ضوابط زمان بورس را به 39 ماه افزايش مي‌دهد تا همچنان از ارز (پوند) ارزان دولتي بهره ببرد.

اگرچه اين مسئله يعني اخذ مدرك تحصيلي دكترا بدون گذراندن فوق ليسانس با اخطار وزارت علوم مواجه مي‌شود اما در نهايت با رايزني بسيار و پادرمياني برخي افراد ذي‌نفوذ و با تعهد كتبي توكلي مبني بر پذيرش ارزيابي نشدن مدرك، ممنوعيت عضويت در هيات علمي و «معادل» تلقي شدن مدرك دريافت شده و به حضور خود در شهر ناتينگهام ادامه مي‌دهد. اگرچه بعدها همين تعهد نيز به فراموشي سپرده مي‌شود و برخلاف قوانين وزارت علوم در هيات عملي دانشگاه‌هاي فردوسي مشهد و شهيد بهشتي تهران به عنوان استاد حضور مي يابد.

دامنه اين اقدامات غيرقانوني گسترده ابعاد ديگري هم دارد.

به عنوان مثال به رغم آنكه مدت زمان تحصيل قواعد مشخصي دارد آقاي توكلي با حضور گاه به گاه در كشور جهت فعاليت‌هاي حزبي و سياسي‌اش عملا فقط حدود يازده ماه را به حضور در انگليس اختصاص مي دهند. به عبارتي ايشان با طرفه‌العيني دو مقطع فوق‌ليسانس(!) و دكترا را با 11 ماه حضور پشت سر مي‌گذارند.

اين ماجرا البته حاشيه‌هاي ديگري نيز دارد به عنوان مثال آقاي توكلي در فرم اطلاعات شخصي مدعي دريافت فوق ليسانس از دانشگاه شهيد بهشتي تهران مي‌شوند و يا اينكه در حالي مقرر شده بود براي استفاده از مزاياي بورسيه ارزي مجردي دريافت كند در اندك زماني براي همه اعضاء خانواده ارز دولتي مي‌گيرد كه اين مسئله با تذكر شديد برخي مسئولان وزارت علوم و تلاش بي‌فايده براي جلوگيري از اين پرداخت غير قانوني با پيروزي توكلي و ناكامي برخي پرسنل متعهد وزارت علوم خاتمه مي‌يابد.

با خواندن پرونده آقاي توكلي كلكسيوني از اقدامات فراقانوني وي به چشم مي‌خورد:
1- اخذ بورسيه دكترا بدون داشتن ليسانس و فوق ليسانس
2- دريافت مدرك دكترا در 11 ماه
3- ادعاي توصيه از مقامات براي اعزام به خارج از كشور
4- دریافت ارز متاهلي به رغم عدم همراهي خانواده
5- بي‌توجهي به تعهدي كه با دست خط خود مبني بر عدم ادعاي مدرك دكترا داشته است.
6- عضويت در هيات علمي دانشگاه بر خلاف ضوايط وزارت علوم و...

گفتنی است، واقعيت اين است كه اين حجم اقدامات غيرقانوني و رانت‌خواري‌هاي گسترده در حالي كه فرزندان مستعد كشور به سختي از امكان تحصيل در رشته‌هاي مورد نياز به علت ضوايط دست و پا گير بهره‌مند مي‌شوند، در تاريخ وزارت علوم بي‌سابقه مي‌نمايد.


 

صانعی:رد آیت الله خامنه ای در حد شرک به الله است

يوسف صانعي به روايت اسناد؛
تخلف از فرمان آیت الله خامنه ای در حد شرک به الله است

نظريات يوسف صانعي در زمان تصدي دادستاني كل كشور درباره مسائل حكومتي، ولايت فقيه و اجراي احكام؛

صانعی در حرم حضرت معصومه (س) سال 68 بمناسبت شب هفت رحلت امام (ره):
من به عنوان يك مسئله شرعي مي گويم كه
تخلف از فرمان آيت الله خامنه اي گناه و معصيتي است بزرگ و رد براو،
رد برامام صادق(ع) و رد بر امام صادق(ع) رد بر رسول الله (ص) و رد بر رسول الله (ص)، رد بر الله و
موجب خروج از ولايت الله و و ورود به ولايت شيطان است و
طبق روايت عمر ابن حنظله در باب ولايت فقيه رد بر او در حد شرك به الله است و ...
تاييد ايشان يك واجب الهي است نه يك مستحب.
... مسئله يك امر جزئي نيست و
عدم تاييد ترك واجب است و ترك واجب موجب معصيت و خروج از عدالت است.
(روزنامه جمهوری اسلامی 2906 - 22/03/1368 - ص 3)
...
ولايت فقيه در همه چيز حاكم است و مي تواند خلاف هر مقرري و آئين نامه‌اي را بگويد.
حتي مي تواند خلاف قانون و مصوبات مجلس را هم بگويد ...
...
اگر روزي امضاي مقام رهبري از روي قانون اساسي برداشته شود آن قانون اساسي ارزش ندارد.
...
مراجعه به ديگران يعني قبول نكردن حرف مقام رهبري است و قبول نكردن حرف مقام رهبر برمي گردد به قبول نكردن حرف مقام ولي عصر(عج).
پس نه تنها مراجعه به ديگران احتياج نيست بلكه معصيت و خلاف شرع است.
...
در نظام جمهوري اسلامي افشاگري معنا ندارد.
در نظام جمهوري اسلامي مملكت حساب دارد.
دادگستري كه دادگستري ديروز نيست، افشاگري مي كنيد براي چه ؟
مگر مجلس نيست؟مگر كميسيون اصل نود نيست ؟ مگر دادرسي نيست؟ مگر ديوان‌عالي عدالت اداري نيست؟ مگر دادگاه و دادسراي انقلاب نيست؟ مگر قانون اساسي نيست؟
بعد خيال مي كنيد افشاگري با نوشتن نامه بدون امضا جرم نيست؟معصيت نيست؟ گناه نيست؟
فرداي قيامت بايد جوابگو باشد.

ادامه

***

سندها:
روزنامه جمهوری اسلامی 2906 - 22/03/1368 - ص 3
روزنامه اطلاعات 17207 - 25/10/1362 - ص 2
روزنامه اطلاعات 17089 - 31/05/1362 - ص 3
روزنامه اطلاعات 17045 - 06/04/1362 - ص 3
پیام انقلاب - 22

***

یوسف صانعی در سال 66 (دو سال قبل از رحلت امام خمینی):
«ولایت فقیه سایه ای از ولایت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) است و به یک معنی خود ولایت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) می باشد.
من نمی دانم که چگونه باید تعبیر کرد،
امّا این همان ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) در قالب ولایت فقیه جلوه میکند و در قالب ولایت فقیه متبلور و روشن می شود ...
اساس قانون اساسی ولایت فقیه است ...
تمام ارزش این قانون اساسی به آن است که ولی عصر (عجلالله تعالی فرجه) یعنی نماینده او، آن را پذیرفته است
و چون نماینده ولی عصر (عجلالله تعالی فرجه) آن را پذیرفته، ما نیز آن را میپذیریم.»

(کتاب ولایت فقیه، یوسف صانعی، 1366، ص 151و 246 و 247)

***

صانعی 16 سال بعد (14 سال بعد از رحلت امام خمینی):
«مجلس و شورا در فرض تزاحمش با بقیه افراد و آراء در حکومت، نظر مجلس شورا مقدم است.»
(روزنامه یاس نو، 1/4/82)


***

صانعی 20 سال بعد (18 سال بعد از رحلت امام خمینی)
در ديدار با اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي (در تاریخ 1386/7/18):

خداوند در امور سياسي هيچ كسي را قيم بر مردم قرار نداده است.
(به استناد سایت ایشان)

***

سوره احزاب آيه 6:
النبي اولي بالمومنين من انفسهم.
پيامبر از خود مومنان به آنان سزاوارتر است.

امام باقر ع فرمودند:
اين آيه (بالا) درباره حكومت و ولايت نازل شده است.